شخصی نویسی‌های یک نفر
RSS
  • Home
  • گالری نمونه کارهای گرافیکی
  • تماس با من

27 مه 2015

82- دو اکانت اینستا در یک گوشی (تبلت)

حدود یک سال و نیم پیش که برای راه انداری اینستاگرام هیئتمون به فکر افتادم دنبال یه ترفند هم بودم تا نخوام برای هر بار سر زدن به اینستای خودم یا اینستای هیئت پشت سر هم لاگ آف لاگین کنم.
کوشش ها به ثمر ننشست و ترفندی پیدا نکردم ولی در عوض یه برنامه گیر اوردم که روی گوشی نصب میشه و عین اینستاگرام میتونیم با اکانت خودمون داخلش وارد بشیم و یا اگه بخوایم یه اکانت جدید بسازیم و علاوه بر اکانت اصلی یه اکانت فرعی هم توی گوشی داشته باشیم.
جدیداً میبینم دوستان هم دو صفحه و یا سه صفحه شدن و مطمئناً این برنامه خیلی بدردشون میخوره

این برنامه رو از اینجا دانلود کنید

توسط علی معتمدکیا • روزمرگی • 2 • Tags: instagram, instawogram, اینستاگرام, دو اینستاگرام روی یک گوشی, نرم افزار اینستاگرام

22 مه 2015

81 – جمعه ایرانی

دلخوشی زیبا و دوست‌داشتنی من توی صبح روزهای جمعه برنامه «جمعه ایرانی» بود که به لطف ساختار جدید سازمان صدا و سیما از عید نوروز 94 به مدت حداقل شش ماه اعضای این برنامه رفتند مرخصی (البته بهتر بگیم تعطیلش کردند) + +

یادمه کوچیک که بودیم جمعه‌ها با صدای رادیو و برنامه «صبح جمعه با شما» از خواب بیدار می‌شدیم و انرژی و شادی کل جمعه مونُ از این گروه پر انرژی می‌گرفتیم، هنرمندان خوبی توی اون برنامه بودند که با کمک ویکی‌پدیا اسامیشون می‌نویسم:

  • منوچهر نوذری که گل سرسبد این برنامه بود و شخصیت اقای ملوّن حرف نداشت
  • عزت اله مقبلی
  • حسین عرفانی
  • شهلا ناظریان
  • مهین برزویی
  • شهروز ملک‌آرایی
  • منوچهر آذری
  • بیوک میرزایی
  • امیر حسین مدرس
  • علی‌رضا جاویدنیا +
  • مینو غزنوی
  • پرویز ربیعی
  • پریچهر بهروان
  • کنعان کیانی  که با شخصیت زرگنده پارتنر آقای ملوّن بود
  • حسین امیرفضلی
  • پرویز نارنجیها
  • فرهنگ مهرپرور که چند روز بعد از فوتش یادبودی براش توی برنامه صبح جمعه با شما گرفتند، یادم نمیره اون روز تنها برنامه گریه‌دار صبح جمعه با شما بود
  • مهین دیهیم
  • مهران امامیه

تیم تهیه کنندگی و کارگردانی صبح جمعه با شما بنا به شرایط روز از گروه جداشدند و یه مدتی دست داریوش کاردان افتاد ولی علی‌رغم سابقه خوبش ایشون نشد که دوران اوج گذشته این برنامه تکرار بشه و بعدش گروه به مهران مدیری سپرده شد ولی باز هم فرقی نکرد و صبح جمعه مخاطبین خودش از دست داده بود و تقریباً من هم دیگه گوش نمیدادم، تا اینکه بعد از خدمت سربازی با برنامه «قند و نمک» که صبح روزهای پنج‌شنبه پخش میشه آشنا شدم و منُ دقیقاً برد به اون فضایی که با صبحه جمعه با شما داشتم، تقریبا همه هنرمندای صبح جمعه با شمایی که زنده بودند توی قند و نمک حضور داشتند (البته بجز مرحوم منوچهر نوذری که به خاطر مشکلاتی که در اواخر حیات گریبانگیرشون شده بود حضور نداشتند). تا اینکه بعد از چند سال برنامه قند و نمک از رادیو تهران و صبح پنج‌شنبه کوچ کرد به رادیو ایران و روزهای جمعه ساعت نه صبح به اسم «جمعه ایرانی» پخش شد.

ولی حالا با توجه به ایامی مانند عید نوروز و روز مادر و روز پدر و اعیاد ماه رجب و شعبان که همیشه این گروه سنگ تموم میذاشتند مسئولین یاید انقدر به این برنامه فشار بیارند تا این برنامه رو بفرستند مرخصی اجباری!!! تا صبح‌های جمعه جای خالیش برای مخاطبینش واقعا بارز بشه 🙁

پ.ن 1: گفتند مهر بر می‌گردند ولی اگه مسئولین رادیو خوش قول باشند و همون اول مهر اجازه پخش برنامه بدند فقط سه تا برنامه اجرا میشه و می‌خوریم به ایام محرم و صفر و دوباره دو ماه برنامه تعطیل می‌شه، پس با این حساب سال 94 صبح‌های جمعه برنامه «جمعه ایرانی» نداریم 🙁

پ.ن 2: خودم فکر نمی‌کردم انقدر اطلاعات تو کوچه پس کوچه‌های ذهنم از این برنامه داشته باشم، البته ویکی‌پدیا هم یه یادآوری‌هایی کرد.

پ.ن 3: اسامی همه هنرمندان با لینک معرفی گذاشتم تا اگه احیاناً به اسم نمیشناسیدشون به این لینک‌ها مراجعه کنید و یادتون بیافته کیا هستند

پ.ن 4: پیشنهاد می‌کنم همه لینک‌هایی که توی این پست گذاشتم بخونید

توسط علی معتمدکیا • اجتماعی, تجربه, دل نوشت • 1 • Tags: امیر حسین مدرس, بیوک میرزایی, پرویز ربیعی, پرویز نارنجیها, پریچهر بهروان, جمعه ایرانی, حسین امیرفضلی, حسین عرفانی, سعید توکل, شهروز ملک‌آرایی, شهلا ناظریان, صبح جمعه با شما, عزت اله مقبلی, علی‌رضا جاویدنیا, فرهنگ مهرپرور, قند و نمک, کنعان کیانی, منوچهر آذری, مهران امامیه, مهین برزویی, مهین دیهیم, مینو غزنوی

21 مه 2015

80 – گذر زمان

این پست قبلا گذاشته بودم و با پاک شدن وبلاگ قبلیم این پست هم جزو از دست رفته ها شد ولی چون برام مطلب برجسته ای هست دوباره درباره اش می‌نویسم.

اون وقت‌ها که کوچک بودم هر وقت سن شوهرخاله هام می‌شنیدم که 36 سالشونه پیش خودم می گفتم دیگه سنی ازشون گذشته و برام سنشون خیلی زیاد می اومد ولی الان که خودم توی همین سن هستم برام این سن اصلا سن زیادی به حساب نمیاد.

یا اون وقت‌ها که تو دید و بازدیدهای خونوادگی یکی از بستگانی که بعد از مدتها مارو دیده بود به پدر گفته بود ماشاء الله پسرت خیلی بزرگ شده (اون موقع حدود 15-16 سالم بود) وپدرم در جواب گفته بله بچه ها بزرگ میشن و ماها سنمون میره بالا و به پیری نزدیکتره میشیم، حالا بعد حدود بیست سال (که نفهمیدم چجوری گذشت) دیشب توی یه جمع خودمونی این مکالمه بین یکی از بستگان و خودم در مورد پسرم اتفاق افتاد، وقتی گفتگومون تموم شد خودم از عینیت این مکالمه با مکالمه بیست سال پیش پدرم در شگفت بودم.

پ.ن1: توی این گذر عمر خدا کنه مفید بوده باشم برای اطرافیانم و بنده سر به زیری برای معبودم
پ.ن2: این قافله عمر عجب می‌گذرد
بی ربط نوشت: دوستان دعای عهد صبحهای هر روز و ندبه صبح جمعه ها فراموشتون نشه
با ربط نوشت روزگار: اللهم عجل لولیک الفرج

توسط علی معتمدکیا • دل نوشت • 0 • Tags: بزرگ شدن بچه ها, پدر, پسر, سال 57, سال انقلاب, قافله عمر, گذر عمر, گفتگو

5 مه 2015

79 – شاید ارتقاء

حالم خوبه، انقدری حالم خوبه که برای نوشتن این مطلب هیچ سر و تهی تو ذهنم نیست ولی همین حال خوب قلقلکم میده که بنویسم.
دو تا دلیل خوب دارم برای این حالم، دلیل اولم اینه که اگه مشیت خدا به کمک و یاریم باشه و خودش کمک کنه از امروز صبح استارت یه کار خوب (البته موقتی) زدم که سود بی انتهایی برام داره.
دلیل دوم حال خوبم بر می‌گرده به جواب مثبتی که از رییسمون گرفتم و از شنبه از سرپرستی خارج و به باکس کارشناسی منتقل میشم.
این یه سری نکات مثبت داره یه سری نکات منفی از نکات مثبتش دائم صبح شدن و شیفتی نبودن و سر و کله نزدن با رییس و مرئوس و …
ولی از نکات منفیش جدا شدن از پرسنل زیر دستم هست که نزدیک به هفت ساله باهاشون کار میکردم.
از طرفی خوشحالم بخاطر پیشرفتم، از طرفی ناراحتم بخاطر جدا شدن از دوستام.

پ.ن ۱ : مطمئناً دعای پدر بزرگوارم به همراه مادر و همسرم که از سلاله السادات هستند بیشترین تاثیر توی این مشیت داشته، دعای پدر و مادر از دست ندیم.
پ.ن۲:  امیدوارم این تغییر باکس تاثیری روی سختی کارم نذاره وگرنه هفت سال باقیمونده تبدیل میشه به ده سال  😐

توسط علی معتمدکیا • روزمرگی • 0

24 آوریل 2015

78- پست‌های جدید دوستان

دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.

پستهای اینجا زیادی دارند اندرویدی و اینستایی میشن ولی چون این امکان جدید اینستا  جالب بود آموزشش میزارم برای کسایی که دنبال این ویژگی از طرف اینستا بودند.

همیشه قدیمی ها و اولی ها توی هر جایی یه حالت دیگه ای دارند، دوستای قدیمی و اولی من هم توی نت و هم توی اینستا برام یه لطف دیگه ای دارند و هر چند روز یه بار به صفحه اشون سر میزنمش و اگه پستیشون لایک نکردم و یا کامنت نذاشتم اینکار میکردم ولی با امکان جدیدی که توی ورژن جدید برنامه اینستاگرام قرار داده شده دیگه این دغدغه حل شده است.
برای فعال کردن این امکان به صفحه پروفایل اون دوستتون برید، حالا اون سه نقطه بالا سمت راست بزنید و روی عبارت Turn on post notification بزنید.
از این به بعد اون دوستتون هر وقت عکس جدیدی رو توی اینستا آپلود کنه توی نوار نوتیفیکیشن شما پیغام میاد و شمارو آگاه میکنه از عکس جدید دوستتون.

این امکان برای اون سری از افراد که فالوینگهای زیادی دارند ولی بعضی از این فالوینگها خاصتر، دوستتر، قدیمی‌تر و… هستند بسیار عالیه.

پ.ن1: بعضی وقت‌ها بعد از گذاشتن عکس چشم آدم خشک میشه به قسمت اکتیویتی تا لایک یا کامنت دوستای قدیمیت ببینی ولی نمیبینی و وقتی به صفحه اشون سر میزنی میبینین نزدیک به 600فالوینگ داره و خب احتمال دیدن عکست پایینه و نباید انتظار زیادی داشته باشی.
پ.ن2: یادم نیافتاد اینجا چی می‌خواستم بنویسم

توسط علی معتمدکیا • اندروید, تجربه • 2 • Tags: آموزش, امکان جدید اینستاگرام, اینستا گرام, فالور, فالوینگ

23 آوریل 2015

77- معرفی یک سایت درباره واتس اپ و فعال نگه داشتن آن

شبکه های مجازی گفتگو محوری مانند وایبر و واتس اپ و تلگرام و بیسفون و غیره اومده و هر کدوم مزیت ها و معایب خاصی دارند، ولی به نظر من هنوز هیچکدوم به کاملی واتس اپ نیست و تنها مشکل این برنامه رایگان بودن برای یکساله و بعد از یکسال حتما باید اکانتتون برای یک سال یا سه سال یا پنج سال دیگه شارژ کنید، البته راه‌هایی برای دور زدن این محدودیت هست ولی اگه می خواین با خیال راحت واتس اپتون شارژ کنید می‌تونید به این سایت مراجعه کنید.

همونطور که توی صفحه اول این سایت میبینید کار و فعالیت این سایت زیر نظر مرکز توسعه تجارت وزارت صنعت، معدن و تجارت هست و موفق به دریافت نماد اعتماد الکترونیکی از این مرکز شده و میشه با خیال راحت ازش خرید کرد.

 

توسط علی معتمدکیا • اندروید, تجربه • 0

22 آوریل 2015

76- InstaFollow

تو تمام شبكه هاي اجتماعي از اينستاگرام بيشتر از بقيه خوشم مياد و براي همين مدت تقريبا چهار سالي كه عضوش هستم انواع برنامه هاي جانبيش تست كردم, هر كدومش يه سري نقاط مثبت و يه سري نقاط منفي داره
مثلا اينستا سيو ميتونه عكس يا فيلمهارو روي گوشي ذخيره كنه ولي اگه يكم به گوشي ور رفته باشيم متوجه ميشيم كه فيلمهارو وقتي تو اينستا ميبينيم توي مموري هم يه نسخه اش به طور خودكار ذخيره ميشه يا عكسهارو خيلي راحت ميشه از مرورگر گوشی یا کامپیوتر ذخيره كرد و با نصب اين نوع برنامه ها فقط حافظه گوشی از دست میدی
یا برنامه اینستا فریم، قابهای زییایی برای عکسها داره ولی خب رو همه عکسها نمیشه استفاده کرد و برنامه های دیگه هم همینطور…

حدود یک سالی ذهنم مشغول بود که چطور میشه فهمیدتو پروفایلت کدوم عکس بیشترین لایک خورده یا چه کسایی فالو بک نکردند یا چه کسایی جدیداً آن فالو کردند یا کیا بلاک کردن و … برای بدست اوردن این اطلاعات برنامه های زیادی هست و من تقریبا خیلیاش تست کردم ولی هیچ کدومشون به کاملی برنامه InstaFollow نبود، این برنامه پاسخگوی تمام سوالات بالا حتی سوالات بیشتر هست، البته نسخه ای که توی پلی استور و بازار و … هست نسخه رایگان هست و عمده امکاناتش که کاربردی ترینهاش هم هست قفله و از اونجایی که ما نمیتونیم نسخه پولیش بخریم پس رو میاریم به نسخه کرک شده که تمام امکانات داره و به راحتی میشه ازش استفاده کرد.

wpid-wp-1429705717255.png

دانلود برنامه InstaFollow کرک شده برای اندروید

پ.ن1: شما در این‌باره چه تجربه ای دارید، یا کدوم برنامه رو مفید میدونید؟
پ.ن2: اگه نمیدونید که فیلم‌های اینستا کجا ذخیره میشه وارد برنامه فایل منیجر گوشیتون بشید و مسیر زیر دنبال کنید و فایل‌هایی که می‌بینید تغییر نام بدید و آخر اسمش حتما بعد از نقطه Mp4 بزارید، حالا فایلهای ویدئویی اینستاگرامتون میتونید ببینید:

/android/data/ com.instagram.androidbh/cache/video

توسط علی معتمدکیا • اندروید, تجربه • 2

4 آوریل 2015

75- شروع سال کاری

سلام و صبح اولین روز کاری سال 94 بخیر

شب گذشته خیلی پیغامهایی درباره سخت بودن امروز رد و بدل می‌شد و الحق و الانصاف هم بعد از تقریبا 20 روز استراحت شروع دوباره کار (خصوصاً اگه کار زیاد دوست نداشته باشی) خیلی سخته.

اما امروز یه پیام توی یکی از گروه‌ها برام اومده که کلی انرژی بخش بود و لذت بردم و به دلیل اینکه انرژی مثبت باید تداوم داشته باشه اون نوشته رو اینجا میزارم تا بقیه هم ازش استفاده کنند:

بهترین شنبه زندگی ام را همراه با شادی و سلامتی و انرژی از داشتن خانواده خوب و شاد، سقفی بآلای سر، کاری برای امرار معاش و از همه مهمتر خدایی که همیشه و همه جا پشت و پناهم بوده شروع میکنم(happy)(teary)پس جا داره به جای لعنت به این شنبه با یه انرژی دیگه و با توکل به خدا شکر گزار بود و خودمونو برای سالی پر از شادی، سلامتی ،آرامش،  پر پول و یه عالمه آرزوهای خوب آماده کنیم. این شنبه بهترین روز برای شروع و یه رشد جدیده,  موفق و موید باشید

ممنون از دوست خوبم آقای اثنی عشری

توسط علی معتمدکیا • روزمرگی • 0 • Tags: انرژی مثبت, روز اول کاری, روز اول هفته, سال94, شنبه

2 آوریل 2015

74 – سیزده به در

متاسفانه چند روزیه که با یه مسئله جدید توی وایبر و دیگر فضاهای مجازی روبرو شدم که من بر اون داشت تا در این مورد روشنگری کنم و اون چیزی نیست جز حمله به اعیاد ملی و مذهبی مون و این دفعه خلط پوریم و عید سیزده به در

در مورد واقعه تلخ پوریم توضیح نمی‌دم که واکاویش زیاد جالب نیست ولی جدیدا توی فضاهای اجتماعی مجازی مطلبی دست به دست می‌شه با مضمون اینکه واقعه تلخ پوریم در روز سیزدهم فروردین اتفاق افتاده و ایرانی‌ها بخاطر فرار از این مسئله و دوری از نحسی این روز از خونه هاشون به دامن طبیعت پناه می برند.

ولی این مسئله به هیچ عنوان درست نیست.

(اول) بررسی علمی :

براساس تقویم یهود واقعهٔ پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری[۱۳] معادل با ۲۵ فوریه ۳۵۵ قبل از میلاد و ۶ اسفند سال ۹۷۷ قبل از هجری شمسی، اتقاق افتاده که با تاریخ ۱۳ فروردین آنزمان دقیقاً ۳۷ روز اختلاف وجود دارد. البته با توجه سالهای کبیسه عبری احتمال اینکه در بعضی سالهای دیگر، این دو کمی به هم نزدیکتر یا دورتر شوندهست اما در طول تاریخ، “این دو واقعه هیچگاه برهم منطبق نمی‌شوند”. واصولا پوریم یک عید زمستانی است تا بهاری

پس دقت داشته باشیم که از نظر زمانی این دو روز (پوریم و سیزدهم فروردین) اصلا با هم تطابق ندارند.

(دوم) نگاهی به ریشهٔ اصلی جشن سیزده بدر :

 روز طبیعت (سینزده بدر) سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش می‌باشد. و از قبل از اشو زرتشت (۱۸۰۰ قبل از میلاد) مرسوم بوده، چنانچه در کتاب “از نوروز تا نوروز” پژوهش و نگارش آقای کوروش نیکنام (نماینده مجلس زرتشتیان) صفحه ۴۱- و ۴۲ آمده. «سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشترکه در اوستا، یَشتی هم به نام آن وجود دارد ایزد باران است و در باور پیشینیان پیش از آشو زرتشت برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می‌فتند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند می‌نمودند. اکنون هم رزتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را بر می‌چینند، خوردنی‌ها و مقداری آجیل و شیرینی‌های باقی‌مانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت می‌برند، و شِشه سبزه‌های موجود در سفره را با خود برمی‌دارند و به دشت و صحرا و کنار چشمه‌ها یا آب‌های روان می‌روند. سبزهٔ خود را در کنار جویبارها به آب روان می‌سپارند و آرزو می‌کنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی می‌پردازند. (توضیح: در اسطوره‌های ایرانی، ایزد باران همواره بصورت اسبی با دیو خشکسالی که دیواپوش نام دارد در جنگ و مبارزه است و اگر تیر ایزد پیروز شود، باران می‌بارد و چشمه‌ها می‌جوشند و رودها روان می‌گردند و سرسبزی را به ارمغان می‌آورند.)

 برگرفته از:کتاب از نوروز تا نوروز پژوهش و نگارش: کورش نیکنام انتشارات فروهر ۱۳۷۹ صفحهٔ ۴۱-۴۲»

(سوم) سبزه گره زدن :

افسانهٔ آفرینش در ایران و مسألهٔ نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهٔ کیومرث حائز اهمیت زیادی است. در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است. گفته‌های حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا صفحات ۲۹ -۲۳ و گفته‌های آثار الباقیه بر پایهٔ همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیلهٔ گره زدن دو شاخهٔ مورد، پایهٔ ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را – بویژه دختران و پسران دم بخت – انجام می‌دادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت می‌کنند و علف گره می‌زنند

عزیزان گرامی با کمی دقت در مطالب بالا که نمونه های کوچکی از متون کهن ایرانیست متوجه میشویم که این جشن از قبل از زمان زردشت پیامبر بوده و زمان حکومت خشایارشاه اواخر حکومت هخامنشیان یعنی نزدیک به دوران ظهور اسلام بوده است و این یعنی این جشن حداقل 1500 سال قبل از خشایارشاه و این جنایت یهودیها در ایران برگزار میشده. (کما اینکه از نظر زمان نیز باهم برابری نمی کنند و پوریم اصولا جشن زمستانی یهودیان یا بهتر بگم صهیونیستهاست)

توسط علی معتمدکیا • اجتماعی • 2 • Tags: استر, پوریم, خشایار شاه, خشایارشا, ریشه سیزده بدر, سبزه گره زدن, سیزده به در, مردخای, نحس, نحسی سیزده به در, هامان

27 مارس 2015

73 – پنجم فروردین (1385 و 1394)

image

* عصر روز سه شنبه پنجم فروردین منزل پدر بهمراه خانواده خواهر و خانواده های پسر دایی ها، جمعمون تکمیلتر میشه با یه تلفن به محسن و حس کردن حضورش توی جمع خودمون، ولی صدای محسن صدای پر نشاط همیشگی نیست، من اول فکر کردم خواب بوده و بیدارش کردیم ولی ساعت به وقت اتریش زمان مناسبی برای خواب نبود، پیش خودم فکر کردم شاید رایزنی ها برای نگه داشتن کیروش به جایی نرسیده که محسن اینطور دمق (دمغ) شده ولی…

* آخر شب سه شنبه پنجم فروردین ماه رادیو ماشین خبر از سقوط هواپیمای جرمن وینگز میده که از اسپانیا به سمت آلمان در حرکت بوده و توی رشته کوه های آلپ سقوط کرده، احساس تاسف و تاثر برای  خانواده ها و بازمانده های درگذشتگان همه وجود من و همسرم می‌گیره…

* چهارشنبه ششم فروردین حدود ظهر با بی حوصلگی وسایل درس خوندن پهن میکنم ولی حوصله درس خوندن ندارم، مادرم زنگ می‌زنند و آخر حرفاشون میگند که شب گذشته و بعد از رفتن مهمانها با محسن دوباره صحبت کردند و علت ناراحتیش پرسیدند و محسن گفته میلاد و حسین (دو تا از نزدیک‌ترین دوستاش) برای پوشش خبری ال کلاسیکو از اتریش به اسپانیا رفته بودند و حدود همون ساعات سقوط هواپیما جرمن وینگز پرواز داشتند و در حال برگشت به اتریش بودند…

داغون میشم، میلاد از خیلی قبل میشناسم از قبل از خرید ماشین پدرم، نه قبلترش، از قبل عمل قلب پدرم، نه قبلترش، از قبل از ازدواج محسن،…           حسین زیاد نمی‌شناختم، دورادور می شناختم، هم اتاقی محسن تو وطن امروز بود، همسر محسن می گفت وقتی محسن استرالیا بوده به محسن خیلی کمک می‌کرده (علی الخصوص تو ویرایش و ارسال خبرها) بچه مومن، پاک و دلسوزی بوده.

گاهی یه دوست خوب بدجوری جا واسه خودش باز میکنه، مثل یه برادر، حتی خیلی بهتر ونزدیکتر از یه برادر، بعد اینجاست که داغش کمرشکنه و تحملش خیلی خیلی سخت میشه
دیشب بعد بازی ایران و شیلی وقتی همه داشتند خوشحالی می‌کردند که تیم قدرتمند و پرمهره شیلی مجبور به شکست از تیم کارلوس کیروش شده بود دوربین لحظات کوتاهی قوچان نژاد نشون داد که سر محسن تو دستاش گرفته بود و با چند تا دیگه از بچه های تیم ملی داشتند محسنی که جای خالی حسین و میلاد بعد بازی بدجور احساس کرده بود و گریه اش گرفته بود تسلی می دادند.

* دقیقا پنجم فروردین هشت سال پیش خبر تصادف و درگذشت یکی از نزدیک‌ترین دوستانم (امیر فراهانی) شنیدم، حال امروز محسن خوب میفهمم ولی باز درد محسن سنگینتره چون من امیر پنج سال بود می‌شناختم و دو سال آخر به واسطه تغییر محل کارم همدیگر کمتر می‌دیدیم ولی محسن و حسین توی یک اتاق روزنامه وطن امروز با هم بودند و دوستیش با میلاد سالیان ساله که از نزدیک ادامه داشته.

سخته، سخته، سخته :'(

خدای عزیز و مهربان مشیت پر حکمتت تدبیر کرد که در ایام پر حزن شهادت بی بی دو عالم این دو خبرنگار مومن و دلسوز از جمع آدمیان به افلاکیان بپیوندند، دعا میکنم بر سر خوان پر نعمتت مهمانشان فرمایی.

پ.ن1: دو روزه که میخوام در این باره بنویسم ولی ذهن و فکرم یاری نمیکنه.
پ.ن2: خدا لعنت کنه کمک خلبان پرواز که از روی عمد جان 149نفر بی گناه گرفت.
پ.ن3: عذر میخوام از هر کسی که اینجارو می خونه به واسطه عدم انسجام این نوشته، هنوز ذهنم یاری نمیکنه

بعد نوشت: دمغ به دلیل توضیح لغت نامه دهخدا درسته

توسط علی معتمدکیا • دل نوشت, روزمرگی • 1

«< 3 4 5 6 7 >»

دسته‌ها

  • اجتماعی
  • اندروید
  • برنامه نویسی
  • تجربه
  • دل نوشت
  • روزمرگی
  • کتابخواری

بایگانی شمسی

  • فروردین ۱۴۰۱ (۳)
  • اسفند ۱۴۰۰ (۲)
  • دی ۱۴۰۰ (۱)
  • مرداد ۱۴۰۰ (۱)
  • آذر ۱۳۹۹ (۱)
  • مهر ۱۳۹۹ (۴)
  • شهریور ۱۳۹۹ (۲)
  • مرداد ۱۳۹۹ (۱)
  • تیر ۱۳۹۹ (۲)
  • آذر ۱۳۹۶ (۱)
  • آبان ۱۳۹۶ (۱)
  • مهر ۱۳۹۶ (۲)

دسته‌بندی‌ها

  • اجتماعی
  • اندروید
  • برنامه نویسی
  • تجربه
  • دل نوشت
  • روزمرگی
  • کتابخواری

بیشترین پاسخ‌ها در پست

  • 65 – پایمال کردن هوای زیبا
    4 comments
    چند روزی بود که آسمون تهران
  • 95- روح در جسم بی جان
    3 comments
    چند روز پیش پدر یکی از دوستان
  • 74 – سیزده به در
    2 comments
    متاسفانه چند روزیه که با یه
  • 67 – بزرگترین بازار متحرک دنیا
    2 comments
    حدود دو سه ماهی هست که از مترو
  • 56 – …
    2 comments
    ترم سوم درسی داشتیم به نام

برچسب‌ها

آموزش اربعین استر امکان جدید اینستاگرام امیر حسین مدرس انرژی مثبت اینستا گرام بزرگ شدن بچه ها بیوک میرزایی ترک دوستی تلگرام جلسه حجاب خشایارشا خشایار شاه دوستی روز اول هفته روز اول کاری ریشه سیزده بدر سال 57 سال94 سال انقلاب سبزه گره زدن سیزده به در شعور شنبه شیعه فالور فالوینگ فرهنگ قافله عمر مردخای نحس نحسی سیزده به در هامان وبلاگ وبلاگ نویسی پدر پرویز ربیعی پرویز نارنجیها پریچهر بهروان پسر پوریم گذر عمر گفتگو

آمار

↑

© شخصی نویسی‌های یک نفر 2022
اجرا شده توسط همیار وردپرس