29 مارس 2017
98- غیرت، شرم، حیا
زمان بارداری فرزندانم، همسرم روش نمیشد منزل پدرم رفت و آمد کنه و از پدر و برادرم حیا میکرد و تو رو گرفتن با چادر از نامحرمها دست چپش حائل شکمش میکرد تا کمتر برجستگی بارداریش مشخص بشه، ولی جدیداً یکی از اقوام ما باردار شده و عکسهای بیحجابش همراه با شکم باد کرده شو ( از قصد جوری جلوی دوربین ژست میگیره که شکمش بزرگتر جلوه کنه) میذاره تو اینستاگرام و کپشن میزنه اولین (مثلا) پارک با کذا (بجای کذا اسم انتخابی بچهشو مینویسه) ، خب لااقل به اسلام و شیعه و دین که نه به اسم حیاء و شرم و نجابت اینجور مسائل در انظار عمومی قرار ندید، بخدا هیچ افتخاری نداره، بذارید بدنیا بیاد بعد چشم عالم کور کنید از وجودش
پ.ن1: من میخواستم یه سلسله مطلب بنویسم در مورد شیعه شناسنامهای که هنوز وقتش نکردم ولی قطعاً یکی از موارد شیعه شناسنامهای همین مورده.
پ.ن2: شیعه شناسنامهای شیعیانی هستند که فقط توی شناسنامهشون نوشته شیعه و هیچ کاریشون شیعه مسلک نیست
پ.ن3: اگر بیحجابی تمدن است پس حیوانات از ما متمدنترند. (شهید مرتضی مطهری)
31 مارس 2017
99- بازنشستگی
من سال 78 به طور رسمی مشغول به کار شدم (یکی دو سالی هم قبلش مشغول به کار بودم ولی چون بدون بیمه بود رسمی به حساب نمیاد) از طرفی هم هزینه احتساب سابقه خدمت سربازی برای درج در بیمه پرداخت کردم.
اگر قانون بازنشستگی به طور درست انجام بشه باید حدود دی ماه امسال بازنشسته بشم ولی چون ایران خودرو به صورت ملوک الطوایفی اداره میشه یه قانون من درآوردی داره که میگه به سابقه خارج از شرکت کاری ندارم، به سابقه خدمت هم کاری ندارم، باید از بدو استخدام در شرکت ایران خودرو 20 سال پیاپی بگذره تا بیافتی تو سیکل بازنشستگی تازه بعد از یکی دو سال بازنشسته ات کنم!!!!
آخه چرا؟ چرا منی که هشت، نه ماه دیگه باید بازنشسته بشم باید 11 سال دیگه کار کنم و بعدش بازنشسته بشم.
اینروزا که داره سریال «مرز خوشبختی» نشون میده دوباره دلم هوایی شده بره توی یکی از این شهرستانهای نه چندان دور ولی تقریبا بکر اطراف زندگی کنم ولی وقتی یادم افتاد حداقل 11 سال دیگه باید سماق بمکم بی خیال هوایی شدن دلم شدم.
توسط علی معتمدکیا • دل نوشت • 2 • Tags: استان مرکزی, استخدام, بازنشستگی, بی قانون, بیمه, خدمت سربازی, قانون, محلات, ملوک الطوایفی